چینه نگاری سازند آسماری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 20 دی 1394
بازدید : 737
نویسنده : فسیل شناس

چینه نگاری سکانسی بخش ميانى و بالايى سازند آسماری در جنوب لردگان

 

◊◊◊◊

 

سارا حکيم زاده ، کارشناس ارشد چينه و فسيل شناسى از دانشگاه اصفهان

على صيرفيان، استاديار چينه و فسيل شناسى، عضو هيئت علمى دانشگاه اصفهان

حسين ترابى، استاديار چينه و فسيل شناسى، عضو هيئت علمى دانشگاه اصفهان

 

◊◊◊◊

 

چکيده:

 

اين پژوهش بطور عمده در رابطه با فوقانى ترين قسمت بخش ميانى و بخش بالايى سازند آسمارى در جنوب لردگان مى باشد. اين سازند در ناحيه مورد مطالعه عمدتاً از سنگهاى کربناته تشکيل شده که در سه محيط لاگون، درياى باز و حوضه ته نشست يافته است.

بررسى چينه نگارى سکانسى مقطع مورد بررسى به شناسايى دو سکانس رسوبى انجاميد. در سکانس اول که با بخش فوقانى سازند آسمارى ميانى (آکى تانين) مشخص مى گردد، تنها رخساره هاى پسرونده به طرف لاگون (HST) وجود دارد. مرز بين اين سکانس و سکانس دوم از نوع SB2 مى باشد. سکانس دوم منطبق بر آسمارى فوقانى (بورديگالين) بوده و رخساره هاى پيشرونده به سمت درياى باز (TST) و رسوبات پسرونده به طرف لاگون (HST) را در بر مى گيرد. حداکثر غرق شدگى دراين سکانس با حداکثر پيشروى آب و رسوبگذارى رخساره هاى پلاژيک مشخص مى شود.

مقايسه بين مقطع مورد نظر با منحنى نوسان هاى جهانى سطح دريا نشان مى دهد که تغييرات سطح آب در ناحيه مذکور با تغييرات جهانى سطح آب درياها مطابقت دارد.

 

Abstract:

 

This research deals mainly with the most upper part of middle and upper Asmari Formation south of Lordegan. The Asmari Formation of the study area comprises of carbonate facies of the lagoon, open marine and basin deposits.

Based on facies analysis two depositional sequences is identified. Sequence 3 comprises of lagoon facies of highstand systems tract. The upper boundary was an SB2. HST is corelatable to most upper part of the middle Asmari Formation. Sequence A is characterized by transgressive and high stand systems tracts. TST is identified due to lagoon to open marine and HST due to open marine to lagoon facies respectively maximum flooding surface was due to deposition of pelagic outer shelf deposits. This study revealed a well correlation between world wide lowering sea level and study area at the Burdigalian is present.


خلاصه توضيحات :
 

مقدمه :

 

سازند آسماری با سن الیگوسن – میوسن، توالی کربناته ای است که در جنوب غربی ایران در حوضه زاگرس نهشته شده است. لیتولوژی عمده اين سازند آهکهای توده ای، آهکهای دولومیتی و آهکهای رسی است[4].

جهت شناخت سازند آسماری در مناطق مختلف مطالعات فراوانی صورت گرفته است. از جمله مى توان به محيط رسوبى و چینه نگاری سکانسی سازند آسمارى در فروافتادگی جنوبی دزفول [2]، چینه نگاری سکانسی سازند آسماری در لالی [10] و همچنین از تاقدیس گورپی تا کوه خویز [3] اشاره کرد.

مقطع مورد مطالعه از سازند آسماری با طول جغرافيايى ˝25 ΄54 ˚50 شرقى و عرض جغرافيايى ˝50΄ 16˚ 31 شمالى در استان چهارمحال و بختيارى قرار دارد و در بخش علیای رودخانه خرسان در 50 کيلومترى جنوب شهرستان لردگان واقع شده است(شکل 1). ضخامت ناحيه مذکور 380 متر بوده و شامل سنگ آهک و آهک مارنی می باشد. در راس به صورت همشیب زیر سازند گچساران قرار دارد، اما به علت محدود بودن تعداد مغزه ها و صعب العبور بودن منطقه، دسترسى به قسمتهاى زیرین سازند امکان پذير نبوده است. با استفاده از شواهد زیست - چینه ای سن مقطع مورد مطالعه از سازند آسماری در این ناحیه آکی تانین - بوردیگالین تعيين گرديد که بخش های میانی (7 متر) و بالایی (373متر) سازند را در بر می گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 1- راههاى دستيابى به منطقه مورد مطالعه[5]

 

◊◊◊◊

بحث :

در اين پژوهش حدود 180 نمونه از رخنمون سازند و مغزه برداشت شد. سپس این نمونه ها به صورت مقاطع نازک درآمده و از نظر ویژگی های رسوبی، نوع دانه های تشکیل دهنده و بافت مطالعه شدند[6و7]. بررسی های میکروسکوپی انجام شده بر روی نمونه ها منجر به تشخیص 13 میکروفاسیس وابسته به محیطهای لاگون، دریای باز و حوضه گردید (شکل 2و3) که عبارتند از:

الف- میکروفاسیس های لاگون:

A1- مادستون کوارتزدار، A2- بیوکلاست وکستون – پکستون، A3- میلیولید گرینستون، A4- بیوکلاست کورالیناسه آ میلیولید پکستون، A5- فرامینیفرا پکستون – گرینستون، A6- روتالیا میلیولید وکستون – پکستون، A7- روتالیا وکستون – پکستون.

ب- میکروفاسیس های دریای باز:

A8- اینتراکلاست بیوکلاست پکستون، A9- کورال و کورالیناسه آ فلوتستون، A10- بیوکلاست میوژیپسینید کورالیناسه آ پکستون، A11- پلانکتونیک فرامينيفرا هتروستژینا پکستون.

ج- میکروفاسیس های حوضه:

A12- بیوکلاست پلانکتونیک فرامينيفرا وکستون – پکستون، A13- پلانکتونیک فرامينيفرا مادستون – وکستون.

بر اساس مطالعات ريزرخساره اى تشکیل سازند آسماری در ناحيه مورد مطالعه بر روی پلتفرم کربناته ای از نوع رمپ می باشد[1].

چینه نگاری سکانسی دانشی است که در آن توالی های چینه ای به وسیله ناپیوستگی هایی مانند سطوح فرسایش، سطوح غرق شدگی و یا مرزهای تدریجی تفسیر می شوند. سکانس ها به عنوان توالی های چینه ای مرتبط با هم توصیف شده اند که در بالا و پایین توسط مرزهای پیوسته و یا ناپیوسته احاطه مى شوند[9].

بسته هاى رسوبى پيشرونده (Transgressive systems tract): در ناحيه مورد مطالعه همزمان با صعود سطح آب دريا، مهاجرت کمربندهاى رخساره اى به طرف خشکى آغاز مى شود، بطوريکه رسوبات آبهاى عميق بر روى رسوبات آبهاى کم عمق نهشته شده اند. در طول اين فاز پيشرونده، رشد و شکوفايى مرجانها و جلبک هاى قرمز به چشم مى خورد (ميکروفاسيس A9)، که قطعاً به علت افزايش عمق آب و در نتيجه فراوانى مواد غذايى است. به دنبال آن حجم رسوبات اکينيددار و بريوزوئردار زياد شده و فرامينيفرهاى بزرگ مانند هتروستژيناها، اوپرکوليناها و آمفيستژيناها جايگزين فرامينيفرهاى کوچک بنتيک مى شوند(ميکروفاسيس هاى A10 و A11). در بيشترين گسترش شرايط دريايى، محيط براى زندگى پلاژيک ها مناسب شده و رسوبات غنى از پلانکتون ها به چشم مى خورند(ميکروفاسيس هاى A12 و A13).

بسته هاى رسوبى فرازين(Highstand systems tract): با کاهش عمق آب فوناى متعلق به آبهاى کم عمق مانند پورسلانوزهاى لاگون جايگزين فوناى درياى باز مى شوند. در اين مرحله مى توان ته نشست رخساره هاى مناطق کم عمق را بر روى رسوبات مناطق عميق تر مشاهده کرد(ميکروفاسيس هاى A1، A2 و A4).

بر اساس مطالعه تغییرات عمودی این میکروفاسیس ها دو سکانس رسوبی در سازند آسماری در منطقه مذکور شناسایی شده است (شکل4) که عبارتند از:

سکانس (1): TST اين سکانس به علت محدود بودن مغزه ها قابل دسترسى نبود. تنها HST سکانس مشخص است که غنى از پورسلانوزهاى متعلق به لاگون مى باشد. اين بخش با ميکروفاسيس A1 به پايان مى رسد و احتمالاً HST سکانس رسوبى متعلق به آکى تانين مى باشد. با در نظر گرفتن روند تغییرات عمق مرز سکانس 1 و2 از نوع SB2 است، زیرا در این مرز شواهدی از پسروی کامل دریا و خروج رسوبات از زیر آب وجود ندارد.

سکانس (2): بخش زیرین این سکانس را نهشته های متعلق به لاگون، که عمدتاً حاوی فرامینیفرهای بی منفذ می باشد (ميکروفاسيس هاى A1 تا A4)، تشکیل داده اند. به طرف بالا ظهور فرامینیفرهای منفذدار در کنار بی منفذان (میکروفاسیس A5 تا A7) مشاهده می شوند. سپس میکروفاسیس های لاگون کم عمق به میکروفاسیس های دریای باز (ميکروفاسيس هاى A8 تا A11) تبديل مى شوند. در این حالت فرامینیفرهای پورسلانوز جای خود را به انواع منفذدار داده و کم کم فرامینیفرهای منفذدار بزرگ و کشیده فونای برتر را به خود اختصاص می دهند. در نهایت فرم های پلاژیک ظاهر می شوند. تشکیل میکروفاسیس A13 که غنی از پلانکتون ها است mfs این سکانس را مشخص می سازد. از آنجا که اين بخش داراى روند عميق شونده است، TST سکانس محسوب مى شود. TST اين سکانس، داراى تعدادى پاراسکانس پسرونده مى باشد. HST سکانس و کاهش عمق در بخش بالایی با ظهور مجدد فرامینیفرهای پورسلانوز و میکروفاسیس های متعلق به لاگون محدود انجام می پذیرد. در انتهای سکانس، مادستون کوارتزدار (میکروفاسیس A1) تشکیل می شود و به دنبال آن تبخیری های سازند گچساران مشاهده مى گردد. وجود ناپیوستگی بین سازند آسمارى و سازند گچساران نشان دهنده مرز سکانسی از نوع اول (SB1) است.

مقايسه مقطع مورد مطالعه از سازند آسمارى (بخش ميانى و بالايى) در جنوب لردگان با منحنى نوسان هاى يوستاتيک سطح دريا [6]، نشانگر اين است که تغييرات سطح آب در ناحيه مذکور با تغييرات جهانى سطح آب درياها مطابقت دارد. همچنين مرز آکى تانين - بورديگالين (SB2)، (ميکروفاسيس مادستون کوارتز دار و ناپديد شدن ميکروفسيل ها) با افت جهانى سطح آب دريا در آغاز بورديگالين قابل تطبيق مى باشد(شکل5).

 

نتيجه گيرى :

 

در مقطع مورد مطالعه از سازند آسماری در جنوب لردگان دو سکانس رسوبی شناسایی شده است. TST سکانس شامل رخساره هاى پیشرونده به سمت دریای باز می باشد. فونا نیز در این حالت از بی منفذان متعلق به لاگون به منفذداران مربوط به دریای باز تغییر می کند. بیشترین حد پیشروی دریا (mfs) با فراوانی پلاژیک ها مشخص می شود. HST سکانس ها نيز با برترى فوناى متعلق به لاگون نمايان شده است. از آنجا که بین سکانس ها شواهد خروج از آب مشاهده نشده، مرز بین سکانس ها از نوع SB2 می باشد. ناپیوستگی فرسایشی بین سازند آسماری در ناحیه مورد مطالعه با سازند گچساران يک مرز سکانسی از نوع SB1 است. مقايسه بين مقطع مورد نظر با منحنى نوسان هاى جهانى سطح دريا نشان مى دهد که تغييرات سطح آب در ناحيه مذکور با تغييرات جهانى سطح آب درياها مطابقت دارد.

◊◊◊◊

 

 

شکل 2- ميکروفاسيس هاى سازند آسمارى در جنوب لردگان:

1- پلانکتونيک فرامينيفرا مادستون - وکستون (A13, X40)، 2- بيوکلاست پلانکتونيک فرامينيفرا وکستون – پکستون (A12, X25)، 3- پلانکتونيک فرامينيفرا هتروستژينا پکستون (A11, X25)، 4- بيوکلاست ميوژيپسينيد کوراليناسه آ پکستون (A10, X25).

 

رسم ستون چینه شناسی و فسیل شناسی.برای دریافت شرایط کاری و قیمت از ساعت 17 به بعد با شماره 09358547794 تماس حاصل فرمایید.

:: برچسب‌ها: چینه نگاری سازند آسماری ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








رسم ستون چینه شناسی و فسیل شناسی.برای دریافت شرایط کاری و قیمت از ساعت 17 به بعد با شماره 09358547794 تماس حاصل فرمایید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رسم ستون فسیل شناسی و چینه شناسی و آدرس stratigraphiccolumn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com